به بابام میگم تیغ اصلاح داری؟ میگه نه برو بیرون بخر. نون هم بخر.
یه سر برو تا اون داروخانه شبانه روزی یه قرص معده بخر. میوه هم بگیر که عصر مهمون داریم.
گفتم نه احساس میکنم ته ریش بهم میاد!!!
* با این اتفاقای جدید که تو پخش فوتبال و والیبال دو سه شب پیش افتاده مسئولان به فکر " مبارزه با برنامه های تلویزیون " از طریق گسترش شبکه های ماهواره ای افتادن...!!!
تو دستشویی عمومی پارک بودم که دیدم یکی داره در میزنه..... بعد از 10 ثانیه گفت : سلام چطوری؟
منم خجالت زده گفتم: خوبم مرسی!
گفت: چیکار میکنی؟
گفتم:آدم اینجا چیکار میکنه؟!؟
دوباره گفت :میتونم الان بیام اونجا؟
عصبانی شدم گفتم:نه هنوز خودم کار دارم
یهو دیدم داره میگه:"من بعدا بهت زنگ میزنم. الان یه دیوونه ای تودسشویی داره جواب سوالای منو میده
به بابام میگم تیغ اصلاح داری؟ میگه نه برو بیرون بخر. نون هم بخر.
یه سر برو تا اون داروخانه شبانه روزی یه قرص معده بخر. میوه هم بگیر که عصر مهمون داریم.
گفتم نه احساس میکنم ته ریش بهم میاد!!!
دختر :می دونی فردا عمل قلب دارم؟
پسر:آره عزیز دلم.
دختر:منتظرم می مونی؟
پسر رویش را به سمت پنجره ی اتاق دختر بر می گرداند تا دختر اشکی که از گونه اش می چکد را نبیند.
پسر:منتظرت می مانم.
دختر:خیلی دوست دارم.
پسر:عاشقتم عزیزم.
بعد از عمل سختی که داشت و بعد از چندین ساعت بیهوشی کم کم داشت هوشیاری خود را به دست می اورذ،به ارامی چشم باز کرد و نام پسر را زمزمه کرد و جویای او شد.
پرستار:اروم باش عزیزم تو باید استراحت کنی.
دختر:ولی اون کجاست؟گفت که منتظرم می مونه به همین راحتی گذشت و رفت؟
پرستار در حالی که سرنگ ارامش بخش را به سرم او میزد گفت:مگر نمی دانستی؟او قلبش را به تو هدیه کرد.
دختر در حالی که گریه میکرد گفت:ولی چرا به من چیزی نگفت؟
پرستار:شوخی کردم رفت دستشویی الان بر می گرده!!!!!!!!!!!
منـــم بیـــام؟
- نه میخوایم بریـــم آمپــول بزنیــم!
هــی چقد گولمــون میزدن.....................یادش بخیر.
سر جلسه امتحان
من:استاد راهنمایی نمیکنین؟
استاد:نه دبیرستانی حالش بیشتره
o_O و اینگونه بود که استاد راهنمایی نکرد