نصفه شبی دارم درس میخونم مادر اومده تو اتاق میوه داد بهم.خواست بره بیرون گفت زبونتو ببینم!مام زبونمونو در اوردیم یهو گفت سلام رکس:|
بعدم خوشحال و خندان رفت بیرون
نمیدونم خنده و شادی به چه قیمت اخه؟:|

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد