اکوی مسجد محلمون خراب بود، حاج آقا اومد پشت
بلند گو گفت :کمک های مردمی آمادس
مادس
ادس...
دس
دس
دس
به همین برکت قسم مشاهده شده ۴ نفر فقط در حال لرزش باسن بودن،
یکی هم از اون ته میگفت دستا شله ها :
چند روز پیش رفــتم یه خط ایــرانسل خریدم …
همراه اول بهم اس داده فکر نمیکردم یه روزی بیاد که بهم خیانت کنی .
بای . ایشششش
سیمین :چرا به پدرت تی ان تی وصل نمیکنی بفرستیش وسط جمعیت؟
نادر :اون نمیدونه من پسرشم من که میدونم اون پدرمه
جدایی نادر از سیمین ورژن پاکستانی
ب دوستم زنگ زدم، میگه:
دستم بنده بعدا زنگ بزن!
میگم :داری رانندگی میکنی؟
با خوشحالی میگه :نه، دستم توو دماغمه :|
می گم این گرگه تو میگ میگ پول داشت این همه موشک و بمب و هواپیما بخره... پول نداشت یه مرغ بخره بریزه تو شیکمش؟