یه سری هم تو تاکسی بودم
یه دختره هم کنارم بود
داشتیم از یه خیابون رد میشدیم که پمپ گاز داشت
راننده تو آینه نیگا کرد گفت : آقا ، خانم اجازه میدین تا خلوته یه گاز بزنم
من گفتم مشکلی نداره
و دو تایی به دختره نیگا کردیم
دختره یخرده نیگا کرد گفت: نه توروخداا من نامزد دارم جاش میمونه :|||
مهدی مکاری
جمعه 21 شهریورماه سال 1393 ساعت 01:47 ق.ظ